دور دوم، بیشتر خادمهای هیئت رو میدیدی که دستی در تبلیغ براش دارند. ولی مثلاً سعی میکردند انتخابات و به طور کلی سیاست را وارد فضای نوجوانانه هیئتشون نکنند. این اواخر کار خیلی سخت شده بود. فضای مؤمنانه خیلی نگران بود که رأی نیاره. همه دلهره داشتن. جدای همه راز و نیازها بالاخره طاقت نیاوردن. شب جمعه که هیئت تموم شد، مسئول هیئت میکروفون دست گرفت: میخواهیم انشاء الله برای این قضیه نذر کنیم از صلوات تا زیارت عاشورا، هر کدوم از شما که میتونید، انشاء الله یک نذری داشته باشید و اسمتون رو بنویسید... . بچههای نوجوون هرکدومشون داشتند نذر قبول میکردند...
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441022بازدید | |||
^بالا^ |
|